«تبریز 2018» با تمام ضعف و قوتها، تا چند
روز دیگر فرا میرسد و تبریز با تمام داشتهها و نداشتهها، در آغاز مسیری است که
سستی و ناامیدی، سمّ آن است. سمی که نسلهای آتی را از موهبتهای این موقعیت
ارزشمند، محروم خواهد کرد. فراموش نکنیم که تبریز برای کسب میزبانی 2018، شهرهای
مهمی از مالزی، بنگلادش، عربستان، امارات متحده و سنگاپور را پشت سر گذشتهاست. در
کشور خودمان یزد، شهری است که علیرغم پیشرفتهای خیرهکننده در حوزه گردشگری،
نتوانست برگزیده 2018 شود.
این قبول که سال 2018، قطعاً نقطه
آرمانی توسعه گردشگری تبریز نیست؛ انتظار هم نمیرود که در همین گام نخست، تبریز
شاهد حضور خیل گردشگران از جایجای جهان باشد. اما 2018، برند بینالمللی شهرمان
است. مبدا تحولات مهمی است که برنامههای آتی شهر، بودجههای استانی، تصمیمسازیهای
مدیریتی، عملکرد مسئولان و رفتار شهروندان را در مسیر جهانیشدن (با هر تعریفی که
خودمان از «جهانیشدن» تعریف کنیم) قرار خواهد داد.
«همکاری شهروندان» اگرچه بعضاً
شعار به نظر میرسد، اما واقعیت تبریز 2018 همین است. مشارکت شهروندان، از درج یک
هشتگ معمولی در صفحات مجازی گرفته تا گذاشتن گلدان شمعدانی لب پنجره، تعیینکننده
است. این نقش را کوچک و بیاهمیت نشماریم. نقش خودجوش و صادقانه شهروندان،
نشاندهنده عواطف و تعصب عمومی شهر است و با اثر پروانهای خود، اقشار و گروههای
مختلف شهروندی را در برمیگیرد.
سوی دیگر تبریز 2018، مربوط به نقش
تمام دستگاههای اجرایی است. تبریز 2018، رویدادی است که بیشترین بار آن بر دوش
شهرداری و بعضاً مجموعه میراث فرهنگی گذاشتهشده است. شهرداری تبریز در چند سال
گذشته، سعی کرده وظایف و ماموریتهای عمرانی، خدمتی و فرهنگی خود را با برنامههای
گردشگری تطبیق دهد. بحث بودجههای ملی نیز از مدتها پیش مصوب شده که از قرار
معلوم، در حد «وعده» باقی مانده و محقق نشدهاست. بعید هم به نظر میرسد به نتیجهای
برسد. در چنین شرایطی، عموم دستگاههای اجرایی و خدمترسان، میتوانند دستکم در
ارتباط عمومی و خدمات روزمره خود، حضور گردشگر را قدر بدانند. نوسازی تابلوهای
سردر ادارت، نشر عبارت «تبریز 2018»، فضاسازی محوطهها و پخش ویدیوهای کوتاه از
نمایشگرهای عمومی بانکها و آسانسورها و راهروهای انتظار، ایدههای ساده و کمهزینهای
است که نیازی به تفاهمنامه و قرارداد ندارد. اندکی ذوق و تعصب مدیران اجرایی، میتواند
ارتباطات داخلی و خارجی مجموعههای اداری و اجرایی را به بستری مناسب برای جذب
گردشگر تبدیل کند.
تبریز با رای قاطع وزاری گردشگری
اسلامی در سال 2015 میلادی، به استقبال رویدادی میرود که نوبت بعدی آن برای
کشورمان، حدود نیمقرن بعد اتفاق میافتد و به احتمال زیاد، آن روز به سن خیلی از
ما قد نخواهد داد. بضاعت شهر همین است که میبینیم! حال با خودمان که از این
بضاعت، بهره بگیریم و یا سالها بعد، با حسرت و افسوس از 2018 یاد کنیم.